محتوای کتاب بیست قطعه برای کمانچه شامل مجموعه قطعاتی است که در طول دو دههی گذشته توسط سعید فرج پوری در آثار مختلف به صورت تکنوازی و گروهنوازی اجرا و منتشر شدهاند. نکتهی مهمی و قابل ذکر در ارتباط با کمانچه کوک ساز است که اصولا در تکنوازی امری سلیقهای است و بنا به حال و هوای دستگاه مورد نظر میتوان کمانچه را لا، سل و یا فا کوک کرد و از سیم واخوان هم استفاده کرد. اما در همنوازی با سایر سازها تصور اشتباهی به مرور زمان جا افتاده و خیلی ها فکر میکنند کمانچه سازی انتقالی است و باید نت آن را یک پرده بالاتر نوشت که این مسئله باعث سردرگمی هنرجویان کمانچه شده است. در این مورد توضیح مختصری لازم به نظر میرسد:
کمانچه تا اواخر دورهی قاجار سه سیم داشت که بعدها یک سیم به آن اضافه شد و هنگام همنوازی با دیگر سازها عمدتا سل کوک میشد. مثلا برای اجرای ماهور دو، تار دو – سل – دو کوک میکرد و کمانچه هم به همین ترتیب کوک میشد. در نتیجه انگشتگذاری روی سیم دوم، یعنی سل، به ترتیب ، انگشت اول (لا) و انگشت دوم (سی) و انگشت سوم (دو) نام داشت و در تمام دستگاهها و آوازها، به تیغ کوک پایه، همه با هم کوک میکردند. نکتهی جالب این است که اکنون با توجه به اینکه کمانچه چهار سیم دارد، به همین شکل کوک می شود ولی آن را ر- لا – ر – لا میگویند که در اصل همان دو – سل – دو – سل – است. این مسئله از اواخر دورهی قاجار و بعد از آمدن ویولن به ایران شروع شد.
حدود یک قرن پیش کمانچهنوازان بنام آن زمان ویولن را نیز تعلیم میدادند. از جمله حسین خان اسماعیل زاده، با کمانچه، به جوانهایی چون رکن الدین مختاری، ابوالحسن صبا، رضا محجوبی، حسین یاحقی و ابراهیم منصوری درس ویولن میداد. تصور میشود که در این دوره، یعنی در کشاکش تمایلات و تظاهرات تجدد طلبی، کمانچه تا چند دهه جای خویش را به ناچار به ویولن سپرد. اگر جریان تجددطلبی و اخذ و اقتباس ایرانیان از فرهنگ و تمدن غربی در حوزهی ادبیات و یا علوم دیگر پی آمدهای مثبتی داشته و منشا تحولی بوده است متاسفانه در حوزهی موسیقی ایرانی، وجه غالب چنین نبود و تجدد طلبی به صورت اخذ و اقتباس بی رویهی مبانی و الگوهای موسیقی غربی و جایگزینی آنها به زیان مبانی و الگوهای موسیقی ملی شکل گرفته است. بینش تجددطلب در موسیقی ایرانی چون در بستر فرهنگی خویش جریان نیافت از عهدهی پیوند و تلفیق سازگار بین سنت و دستاوردهای هنر و فرهنگ جهانی برنیامد و فرجام تلاشهای طرفداران این بینش آن طور که میخواستند به اعتلا و تکامل موسیقی ایرانی منجر نشد.
کمانچه یکی از آسیب دیدگان افراط در این شیوهی اخذ و اقتباس است. این ساز که مهمترین ساز کششی گروه سازهای موسیقی ایران است و توانایی بسیاری در بیان حالات و احساسات موسیقایی ما دارد چنان مورد بیمهری و بی توجهی قرار گرفت که حتا بسیاری از نوازندگان بلندآوازهی آن، به آموزش ویولن پرداختند. شادروان روح الله خالقی در کتاب سرگذشت موسیقی ایران نوشتهاند «از آنجا که ویولن سازی کوچکتر و از لحاظ حمل و نقل راحتتر و از جهت صورت ظاهر قشنگتر بود، به تدریج جای کمانچه را در ایران گرفت، به طوری که دیگر حالا کسی کمانچه نمیکشد. طبیعی است همیشه ساز کامل جای ساز ناقص را میگیرد، چنان که فلوت جای نی را گرفت و ابوا به عوض سرنا نواخته میشود …» متاسفانه با این شیوهی نگرش کمانچه به عنوان سازی ناقص مورد بی مهری قرار میگیرد و از گروه سازهای اصلی موسیقی ایران طرد میشود.
از طرف دیگر، به استثنای چند نفر از اساتید شناخته شده و مورد احترام، مانند باقرخان، علی رضاخان کمانچه و اسماعیل خان، کمانچه در دست کسانی بود که از این ساز صرفا برای اجرای موسیقی رو حوضی و مطربی استفاده میکردند و این هم از دلایلی بود که جوانها از نوازندگی کمانچه اکراه داشتند و به ویولن روی آوردند. به این ترتیب دورهی فترت کمانچه آغاز شد و با توجه به متداول شدن خط نت و اتودها و کتابهای مختلفی که ویولن داشت و بعدها اساتیدی چون ابوالحسن صبا و سایرین دورههای ردیف و قطعات مختلفی برای ویولن نوشتند، این ساز مورد استقبال واقع شد و دیگر کسی کمانچه نمیزد و اگر هم کسی به این ساز روی میآورد بیشتر گوشی میزد و یا از اتودها و کتابهای ویولن استفاده میکرد. در نتیجه، کوک معمول ویولن که می – لا – ر – سل است به کوک کمانچه تبدیل شد و هنرجوی کمانچه ابتدا با این کوک شروع به کار میکند و انگشتگذاریاش بر اساس این کوک نامگذاری میشود این کوک با توجه به فواصل هارمونیک و صدادهی آن اصولا کوک مطلوبی برای موسیقی ایرانی نیست، مخصوصا برای شروع کار، بنابراین اگر امروز دو – سل دو – سل کوک میشود و به تبع ویولن، آن را ر – لا – ر – لا – میخوانند و اسامی انگشتگذاری نیز به ناچار تغییر میکند باید نت مورد نظر را یک پرده بالاتر نوشت تا نوازندهی کمانچه بتواند در همنوازی با سازهای دیگر به سهولت آن را اجرا نماید. سعید فرج پوری نیز در تالیف کتاب بیست قطعه برای کمانچه، برای سهولت اجرا و سردرگم نشدن هنرجویان ، نتهای قطعات را براساس انگشتگذاری لا کوک نوشته است.