رازهای سازهای ایرانی: راهنمای جامع کتاب سازشناسی ارفع اطرایی و محمدرضا درویشی 🎶✨
آیا تا به حال به این فکر کردهاید که هر ساز ایرانی چه داستانی پشت خود دارد؟ از تاریخچهاش گرفته تا جزئیات ساخت و نقش آن در موسیقی ما. کتاب سازشناسی ایرانی، اثری ارزشمند از ارفع اطرایی و محمدرضا درویشی، چراغ راهی است برای کشف این دنیای شگفتانگیز. این کتاب که با دقت برای هنرستانهای موسیقی تدوین شده، به شکلی ایجازآمیز و در عین حال عمیق، دانش لازم را در اختیار شما قرار میدهد. 📚💡
شناخت سازهای ملی ایران: سفری به دل موسیقی دستگاهی 🇮🇷
فصل اول این کتاب، به قلم ارفع اطرایی، ما را با سازهایی آشنا میکند که ستون فقرات موسیقی دستگاهی ایران را تشکیل میدهند. او این سازها را “سازهای ملی” مینامد و با زبانی دقیق، به تفاوت میان “وتر” و “سیم” اشاره میکند. وتر، برای سازهایی با رشتههای ابریشمی یا نایلونی مانند عود، رباب و قانون به کار میرود، در حالی که سیم، مختص سازهایی با رشتههای فلزی است. این تمایز، درک عمیقتری از ساختار و صدای این سازهای کهن به ما میدهد. 🎼
اهمیت تجربه و سلیقه در ساخت سازهای ایرانی 🎨
سازهای ایرانی، برخلاف بسیاری از سازهای غربی، از دیرباز تحت تأثیر تجربهی شخصی سازندگان و نیازهای نوازندگان بودهاند. به همین دلیل، داشتن اندازههای کاملاً استاندارد یا صدادهی یکسان در همهی سازها، لزوماً امری ضروری نبوده است. این انعطافپذیری، به موسیقی تکنوازی ایران که همواره مورد توجه بوده، کمک کرده است. 🌟
در واقع، تفاوت در ابعاد سازها، در اجرای تکنوازی خللی ایجاد نمیکند. اما با گسترش موسیقی گروهنوازی و ارکستری در ایران، اهمیت استانداردسازی سازها برای اجرای هماهنگ، افزایش یافته است. تلاشهای زیادی در این زمینه صورت گرفته، اما حمایتهای لازم از سوی نهادهای فرهنگی همچنان برای دستیابی به نتایج مطلوب، ضروری است. 🤝
سازهای اقوام و نواحی ایران: گنجینههای فرهنگی 🏞️
محمدرضا درویشی در فصل دوم، نگاهی اجمالی به سازهای ارزشمند موسیقی اقوام و نواحی مختلف ایران میاندازد. در این بخش، عنوان “وتر” برای تمام رشتههای مرتعش در سازهای زهی نواحی، بدون در نظر گرفتن جنس آنها، به کار رفته است. این رویکرد، گسترهی وسیعتری از سازهای بومی را پوشش میدهد و تنوع فرهنگی موسیقی ایران را به نمایش میگذارد. 🌍🎶
کوک سازها: نسبتها، نه اعداد مطلق 🎵
یکی از نکات کلیدی که در این کتاب به آن پرداخته شده، موضوع نسبت کوک سازهای ایرانی با اصوات دیاپازون است. دیاپازون، به عنوان معیاری برای سنجش صداها با فرکانسهای مشخص، بیشتر در موسیقی غرب و به دلایلی چون موسیقی چندصدایی و ارکستری، اهمیت یافته است. 🧐
در موسیقی ایرانی، صدای مطلق هیچ وتری الزاماً منطبق بر معیار دیاپازون نیست. برای مثال، هرچند صدای دست باز وترهای مضاعف تار را “دو” مینامیم، اما این یک نامگذاری قراردادی است و صدای واقعی آن بر اساس دیاپازون، ممکن است متفاوت باشد. آنچه در نتنگاری کوکها و دستانبندیها اهمیت دارد، نسبت میان صداهاست، نه مطلق آنها. این نسبتها، زبان مشترک سازها در موسیقی دستگاهی و نواحی ایران را شکل میدهند. 💫
—
سؤالات پرتکرار درباره کتاب سازشناسی ایرانی:
۱. مخاطب اصلی کتاب سازشناسی ایرانی کیست؟
این کتاب به طور خاص برای هنرجویان دورهی متوسطهی هنرستانهای موسیقی طراحی و تالیف شده است تا نیازهای آموزشی آنها را در زمینهی سازشناسی برطرف کند.
۲. چه تفاوتی بین فصل اول و دوم کتاب سازشناسی ایرانی وجود دارد؟
فصل اول به سازهای موسیقی دستگاهی ایران اختصاص دارد و فصل دوم به صورت اجمالی سازهای مورد استفاده در موسیقی اقوام و نواحی مختلف ایران را بررسی میکند.
۳. مولف فصل اول کتاب سازشناسی ایرانی چه کسی است؟
ارفع اطرایی مولف فصل اول این کتاب است.
۴. مولف فصل دوم کتاب سازشناسی ایرانی چه کسی است؟
محمدرضا درویشی مولف فصل دوم این کتاب است.
۵. منظور از “سازهای ملی ایران” در این کتاب چیست؟
منظور از سازهای ملی ایران، سازهایی است که در موسیقی دستگاهی ایران کاربرد دارند و ستون فقرات این نوع موسیقی را تشکیل میدهند.
۶. تفاوت “وتر” و “سیم” در این کتاب چگونه توضیح داده شده است؟
“وتر” برای سازهایی با رشتههای مرتعش از جنس زه، ابریشم یا نایلون (مانند عود، رباب، قانون) و “سیم” برای سازهایی با رشتههای مرتعش از جنس فلز به کار رفته است.
۷. آیا کتاب سازشناسی ایرانی به جزئیات فنی پیچیدهی سازها میپردازد؟
خیر، کتاب سعی در ایجاز و حذف مسایل فنی فراتر از سطح و نیاز هنرجویان دارد.
۸. چرا سازهای ایرانی در طول تاریخ لزوماً استاندارد نبودهاند؟
ماهیت موسیقی سنتی ایران که غالباً مبتنی بر تکنوازی بوده، باعث شده تا نیاز چندانی به ایجاد یا حفظ استاندارد مطلق در اندازهی سازها نباشد.
۹. اهمیت استانداردسازی سازها از چه زمانی در موسیقی ایران احساس شد؟
با ایجاد ذهنیت چندصدایی و احساس ضرورت اجرای موسیقی ایرانی با ارکستر، حدود هشتاد سال پیش، توجه به استانداردسازی سازها افزایش یافت.
۱۰. چرا موسیقیهای غیر غربی مانند موسیقی ایرانی تا قبل از دوران معاصر نیازی به معیار دیاپازون نداشتند؟
موسیقیهای غیر غربی تا زمانی که ضرورتهایی مانند موسیقی چندصدایی و ارکستری ایجاب نکند، نیازی به استفاده از معیار دیاپازون ندارند.
۱۱. آیا صدای مطلق سیمهای ساز تار همیشه مطابق با “دو” تعریف شده است؟
خیر، نامگذاری صدای دست باز وترهای مضاعف تار به عنوان “دو”، یک امر قراردادی و فرضی است و صدای واقعی آن بر اساس دیاپازون ممکن است متفاوت باشد.
۱۲. چه چیزی در نتنگاری کوکها و دستانبندیها در این کتاب اهمیت دارد؟
آنچه اهمیت دارد، نسبت میان صداها و فاصلهی بین آنهاست، نه مطلق صداها که همگی فرضی تلقی میشوند.
۱۳. چگونه کتاب سازشناسی ایرانی به درک بهتر ساختار سازها کمک میکند؟
با توضیح مفاهیمی مانند “وتر” و “سیم” و بررسی تاریخچهی تکامل سازها، درک عمیقتری از ساختار و صدای سازهای ایرانی فراهم میشود.
۱۴. آیا در کتاب به سازهای مورد استفاده در موسیقی نواحی ایران اشاره شده است؟
بله، محمدرضا درویشی در فصل دوم به مطالعهی اجمالی سازهای مورد استفاده در موسیقی اقوام و نواحی مختلف ایران پرداخته است.
۱۵. چرا تمرکز بر “نسبت صداها” در موسیقی ایرانی مهم است؟
زیرا این نسبتها، منطق درونی موسیقی ایرانی را شکل میدهند و امکان درک روابط صوتی سازها را، مستقل از استانداردهای مطلق غربی، فراهم میکنند.